برخی به اشتباه بر این باورند که بستهبندی کالا باید به گونهای طراحی شود تا خریداران بتوانند تصمیم صحیح و عاقلانه ای را هنگام خرید داشته باشند. اما در واقع، بسیاری از تصمیمات بر مبنای غریزه و واکنشهاست. مطالعات ردیابی چشم نشان میدهد که خریداران بیشتر از هفت کلمه از اطلاعات روی بستهبندی محصولات را نمیخوانند و در بیشتر مواقع از روی رنگ بستهبندیها، شکل و آشنایی با محل آن، خرید میکنند.درادامه نوین سمپلینگ ۵ نکته مهم در طراحی بسته بندی کالا را برای شما شرح خواهد داد.
عملکردها و واکنش های غریزی را میتوان از طریق بهکارگیری فعالساز محرکهای زیستی طراحی کرد. اینها نشانههای حسی هستند که بر ضمیر ناخودآگاه تاثیر میگذارند و باعث میشوند که قبل از پاسخگویی بخش آگاه ذهن، بخش احساسات و عکسالعمل مغز واکنش نشان دهد. محرکهای زیادی وجود دارند و درک این نشانههای اولیه به برندها کمک میکنند تا با مشتریان ارتباط احساسی داشته، محصول با ارزشتری را تولید کرده و در نهایت فروش بیشتری داشته باشند.
۵ نکته مهم در طراحی بسته بندی کالا

تمام برندها برای موفقیت در این مسیر باید نقطهنظر و عقیدهی متمایزی داشته باشند تا دلیل منحصر به فرد و شفافی را برای حضور خود در بازار ارائه دهند. با یک نگاه کوتاه به بستهبندی موثر میتوان هویت محصول را تشخیص داد. طبیعتا یک محصول باید وعدههای خود را عملی کند تا فروش آن تداوم داشته باشد.
برجسته باشید.
محصول شما باید به گونهای طراحی شود که مانند یک تابلو مقابل چشم خریدار ظاهر شود. شما به یک نقطهی جالب توجه در بستهبندیها نیاز دارید که چشم خریدار را به سمت خود بکشد و با ماهیت محصول پیشنهادی شما ارتباط برقرار کند. میتوانید این کار را با اجسام یا الگوهای طراحی نوک تیز انجام دهید. تیزی و زاویه دار بودن، حس ترس، خطر و احتیاط را فعال میکند.
ساده باشید.
طراحی ساده موثرتر است. در بازار شلوغ و آشفتهی بصری امروز، به ندرت با لحظات آرامی از جلوههای بینایی یا شنیداری مواجه میشویم که توجه ما را جلب میکنند. برای مثال، محصول لوله باز کن Buster زمانی بر یکی از برندهای پر فروش و رقیب خود یعنی Mr.Clean غلبه کرد. او این کار را با معرفی یک بستهبندی کوچک که هیچ طراحی گرافیکی روی آن نبود، انجام داد. یکی از فروشندههای این محصول با تحریک عاطفی مصرفکنندگانی که تنها قصد داشتند چاه فاضلاب خود را باز کنند و با معرفی محصول سادهای که شلوغی بصری نداشت، آنها را به فروش میرساند. فروش این محصول در نهایت تا ۲۴ درصد افزایش یافت و سهم بازار آن نیز به ۳۰ درصد رسید. این محصول در حال حاضر در سراسر اروپا و آسیا به فروش میرسد.
تست ۵ سالهها را انجام دهید.
برند خود را برای یک کودک پنج ساله شرح دهید و از او بخواهید که به فروشگاه رفته و آن را بیابد، در صورتیکه موفق به انجام این کار شود، بنابراین محصول شما توانسته یک ارتباط طبیعی را ایجاد کند. مصرف کنندهها هفتههای بعد نیز به دنبال این محصول میآیند. کلید این جذابیت، تمایز علامت برند است. برای مثال اگر از یک کودک پنج ساله بخواهید که در قفسهها به دنبال یک بسته نمک با شکل دختری که کت زرد پوشیده و طرح چتر روی آن هک شده بگردد، حتما با بسته نمک Morton Salt پیش شما بر میگردد.
گیرندههای احساسی را تحریک کنید.
مصرف کنندگان زمانی عکسالعمل نشان میدهند که باعث شوید چیزی را “احساس” کنند. زمانیکه کسی به شما خیره میشود، شما نیز سنگینی نگاه را حس کرده و به دنبال سرمنشا آن میگردید. این درواقع غریزه ی بقای شماست که فعال شده است. بنابراین، هیچ چیز به اندازهی ارتبط چشمی در بستهبندیها نمیتواند قدرتمند باشد.
یک بستهبندی با شمایل خاص ایجاد کنید.
بهترین بستهبندی در واقع کیفیت بصری نیز دارد؛ ابزاری که میتواند به هر نوعی از ارتباط با مصرفکننده تبدیل شود. برای مثال محصول کوکاکولا را در نظر بگیرید. قرمز مهیج، موج نقاشی شدهی پویا، شکل بطری و تایپوگرافی لوگو، همگی میتوانند به تقویت تجربهی برند کمک کنند. مردم فکر میکنند که لوگوی کوکاکولا تماما مربوط به امضای شرکت و جریان منحنیهاست. اما اگر با دقت نگاه کنید، سه طرح نوک تیز را مشاهده میکنید. دو تا از آنها در زیر حرف C و a در کلمه ی Coca و دیگری در زیر کلمه ی C در کلمهی Cola وجود دارد که چشمها را به مرکز کلمات جلب میکند. این موارد تا اندازهای به یادماندنی هستند که ارائهی آنها در هر ارتباط بازاریابی، بروز احساس مرتبط با برند را تضمین میکند.